شعر گفتن مائده
امروز صبح وقتی میخواستی به مدرسه بری به محض خارج شدن از خونه گفتی / مامان جون یک شعر گفتم میتونم برات بخونم // و من که خیلی مشتاق بودم بشنوم که تو توی اون لحظه ی کوتاه چه شعری را سرودی ///وتو برایم خواندی // وقتی مادرم کیفم را به من میدهد // دیر به مدرسه میرسم // وقتی من کیفم را به مادرم می دهم // زود به مدرسه میرسم // ومن فهمیدم که باید مثل هر روز کیفت را تا مدرسه بیاورم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی